جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ، فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ، وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ. وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةََ.
جَعَلَ.. فعل ماضی مبنی بر فتحه.
اللَّهُ.. فاعل مرفوع. اسم ثلاثی مجرد أله جامد غیر مصدری مفرد مذکر
مَا.. مفعول به منصوب. ما موصول
كَانَ.. فعل ماضی مبنی بر فتحه. هو مستتر اسم کان. خبر محذوف.
مِنْ شَكْوَا..جارو مجرور متعلق به جعل.
ک.. مضاف الیه مجرور. ضمیر متصل مجروری
حَطّاً.. مفعول به دوم جعل. منصوب
لِسَيِّئَاتِ..جارو مجرور
موضوع: "تجزیه ترکیب آیه و حدیث"
اَللّـٰهُمَّ اجْعَلْني فیهِ مُحِبَّاً لِأَوْلِیٰآئِكَ، وَمُعٰادِیاً لِأَعْدٰآئِكَ، مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خٰاتَمِ اأنْبِیٰآئِكَ، یٰا عٰاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیّینَ.
خدایا در این ماه مرا دوستدارِ اولیائت و دشمنِ دشمنانت و عمل کننده به روش خاتمِ پیامبرانت قرار ده، اى نگهدارِ دلهاى پیامبران.
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی مفرد معرفه. مبنی بر ضم.
اجْعَلْني.. فعل امر صیغه 7.فاعل انت مستتر. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به منصوب محلا.
فیهِ.. جار مجرور متعلق به اجعلنی
مُحِبَّاً.. مفعول به دوم اجعلنی. منصوب اسم
اللّـٰهُمَّ إنّي أسْألُكَ فیهِ مٰا یُرْضیك، وَأعُوذُ بِك مِمّٰا یُؤْذیكَ، وَأسْألُكَ التَّوْفیقَ فیهِ لِأَنْ اُطیعَك وَلاٰ أعْصِیَكَ، یٰا جَوٰادَ السّٰآئِلینَ.
خدایا در این ماه اسباب خشنودیت را از تو میخواهم و از آنچه تو را میآزارد به تو پناه میبرم و توفیق در اطاعت و عدم نافرمانیت را از تو میخواهم اى بخشندهی درخواست کنندگان.
اَللّـٰهُمَّ..یا اللهُ. منادی معرفه مفرد. مبنی بر ضم
إنّي.. انّ+ نون وقایه+ یاء متکلم
إنّ.. حروف مشبهه.
ي.. اسم انّ. محلا منصوب
أسْألُ.. فعل مضارع. فَعَلَ یَفْعَلُ. صیغه 13.فاعل انا مستتر.
اللّـٰهُمَّ اغْسِلْني فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَطَهِّرْني فیهِ مِنَ الْعُیُوبِ، وَامْتَحِنْ قَلْبي فیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ، یٰا مُقیلَ عَثَرٰاتِ الْمُذْنِبینَ.
خدایا در این ماه مرا از گناهان شستشو ده و از عیب ها پاک گردان و قلبم را به وسیلهی پرهیزکاریِ دلها بیازماى، اى درگذرنده از لغزشهاى گنهکاران.
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی معرفه مفرد. مبنی بر ضم.
اغْسِلْني.. فعل امر صیغه 7. فاعل انت مستتر.نون وقایه.یاء متکلم. مفعول به.
فیهِ.. جار مجرور متعلق به اغسل
مِنَ الذُّنُوبَ.. جار مجرور متعلق به اغسل
وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا(129)
وَ: واو استیناف
لَن تَسْتَطِيعُوا: حرف ناصبه/عامل/مبنی+ فعل مضارع منصوب/جمع مذکر مخاطب/(ط و ع)/معتل_اجوف واوی/ثلاثی مزيد_باب استفعال/متعدی/معلوم/معرب
فعل و فاعل ضمیر بارز “واو”
أَن تَعْدِلُوا: حرف نصب/عامل/مبنی+ فعل مضارع منصوب/جمع مذکر مخاطب/(ع د ل)/صحیح_سالم/ثلاثی مجرد/متعدی/معلوم/معرب
وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا(128)
وَ: واو استیناف
إِنِ: حرف شرط جازم/مبنی/عامل
امْرَأَةٌ: اسم/مفرد/مونث/نکره/معرب
فاعل و لفظا مرفوع
[فعل محذوف یا در تقدیر است.]
خَافَتْ: فعل ماضی/مفرد مونث غایب/(خ و ف)/معتل_اجوف واوی/ثلاثی مجرد/متعدی/معلوم/مبنی/اعلال به قلب
فعل و فاعل ضمیر مستتر “هی”
شَرُّ الْإِخْوَانِ، مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ.
و فرمودند (ع): بدترين دوستان تو، دوستى است كه براى او خود را به رنج و تكلف اندازى.
شَرُّ.. مبتدا مرفوع. شرر. اسم تفضیل أشْرَر.
الْإِخْوَانِ.. مضاف الیه مجرور
مَنْ.. خبر مرفوع. من موصول.
تُكُلِّفَ.. فعل ماضی مجهول مبنی بر فتحه. باب تَفَعُّل. برای مجهول شدن فعل ماضی این باب. تاء و فاعل فعل هر دو مضموم میشود.
لَهُ.. جارو مجرور متعلق به تُكُلِّفَ. نائب فاعل مؤول به صریح. محلا مرفوع.
پ.ن. هدیه محضر. نورانی آقا امام سجاد علیه السلام صلوات
لَا تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغُلِكَ بِأَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ؛ فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ، فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ؛ وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اللَّهِ، فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِأَعْدَاءِ اللَّهِ.
ترجمه: بيشتر سرگمى خود را صرف همسر و فرزندت مكن، زيرا اگر ايشان دوست خدا باشند خداوند دوستانش را ضايع و تباه نميسازد، و اگر دشمن او باشند پس نبايد همّت و كار خود را براى دشمنان خدا صرف نمائى.
لا: حرف، عامل جزم، ناهيه، مبنى بر سكون.
تجعلنّ: مركب است از « تجعل » و « نون مشدّده».
تجعل: فعل مضارع مفرد، مذكّر، حاضر، ثلاثى مجرّد از باب منع، يمنع، از باب فروع، صحيح، معرب، مشتق، متصرّف، فعل اخبارى ولى با « لاء ناهيه» از افعال انشائى محسوب ميشود، خاص، از افعال جارحه، تام، متعدّى به دو مفعول، ضمير « انت » در آن مستتر است به استتار وجوبى و فاعلش مىباشد.
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم قل هو اللّه احد، اللّه الصّمد، لم يلد و لم يولد، و لم يكن له كفوا احد .
باء.. حرف، عامل جرّ، بمعناى استعانت، مبنى.
اسم: اسم، صحيح الاخر، جامد، متصرّف، معرب، منصرف، ثلاثى، مفرد، معرّف باضافه، غير منسوب، مكبّر، مذكّر مجازى، معنا، مصدر، ثلاثى مجرّد، مجرور بباء، متعلّق به استعين، ظرف لغو، مضاف. اضافهاش معنوى است بتقدير « لام » .
اللّه: اسم، صحيح الآخر، مشتق از « أله، يأله» يا « وله، يأله» متصرّف، معرب، منصرف، ثلاثى، مفرد، علم، غير منسوب، مكّبر، مذكّر، ذات، غير مصدر، مجرّد، مضاف اليه براى « اسم » مجرور باضافه، موصوف.
اِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ اَخاهُ فَقَدْ فارَقَهُ.
زمانى که مؤمن برادرش را به خشم آورد، از او جدایى نموده است.
إِذَا.. مفعول فیه.
احْتَشَمَ.. فعل ماضی مبنی بر فتحه. باب افتعال. حشم. افتعل.
الْمُؤْمِنُ.. فاعل مرفوع.
اَخا…مفعول به منصوب به الف
هُ..مضاف الیه. ضمیر متصل مجروری
فَ.. فاء رابطه برای جواب شرط
قَدْ…حرف تحقیق غیر عامل
فارَقَ.. فعل ماضی مبنی بر فتحه. باب مفاعله. فاعَلَ. فرق. هو مستتر فاعل.
هُ…مفعول به ضمیر متصل منصوبی
پ.ن1. لطفا اگر دوستان نکته ای به نظرتون اومد اطلاع بدید
پ.ن2. هدیه محضر مبارک آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات
اَللّـٰهُمَّ افْتَحْ لي فیهِ أبْوٰابَ فَضْلِكَ، وَأنْزِلْ عَلَيَّ فیهِ بَرَکٰاتِك، وَوَفِّقْني فیهِ لِمُوجِبٰاتِ مَرْضٰاتِكَ، وَأسْکِنّي فیهِ بُحْبُوحٰاتِ جَنّٰاتِك، یٰا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ.
خدایا در این ماه درهاى فضلت را به رویم بگشا، و برکاتت را در این ماه بر من نازل کن، و بر اسباب خشنودیت موفّقم بدار و در میان بهشتت ساکنم کن اى اجابت کنندهی درخواست درماندگان
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی معرفه مفرد. مبنی بر ضم.
افْتَحْ.. فعل امر صیغه 7 فاعل انت مستتر.
لي.. جارو مجرور متعلق به افتح
فیهِ.. جارو مجرور متعلق به افتح
أبْوٰابَ.. مفعول به منصوب
فَضْلِ.. مضاف الیه. اضافه معنوی
كَ.. مضاف الیه اضافه معنوی
اَللّـٰهُمَّ اجْعَلْ لي فیهِ إلىٰ مَرْضٰاتِكَ دَلیلاً، وَلاٰ تَجْعَلْ لِلشَّیْطٰانِ فیهِ عَلَيَّ سَبیلاً، وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لي مَنْزِلاً وَمَقیلاً، یٰا قٰاضِيَ حَوٰآئِـجِ الطّٰالِبینَ.
خدایا در این ماه راهنمایى براى رسیدنم به خشنودیت قرار ده، و راهى براى تسلّط شیطان بر من قرار مده، و بهشت را منزل و محلّ بازگشتم قرار ده، اى برآورندهی حاجتهاى طلب کنندگان.
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی مفرد معرفه. مبنی بر ضم.
اجْعَلْ.. فعل امر صیغه 7.فاعل انت مستتر
لي.. جار مجرور متعلق به اجعل
فیهِ.. جار مجرور متعلق به اجعل
إلىٰ مَرْضٰاتِ.. جار مجرور متعلق به فعل محذوف. در مقام صفت برای دلیلا.
اَللّـٰهُمَّ افْتَحْ لي فیهِ أبْوٰابَ الْجِنٰانِ، وَأغْلِقْ عَنّي فیهِ أبْوٰابَ النّیرٰانِ، وَوَفِّقْني فیهِ لِتِلاٰوَةِ الْقُرْآنِ، یٰا مُنْزِلَ السَّکینَةِ في قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ.
خـدایا در این ماه درهاى بهشت را به رویم بگشا و درهاى دوزخ را به رویم ببند، و بر تلاوت قرآن موفّقم بدار، اى فرستندهی آرامش در دلهاى مؤمنان.
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی مفرد معرفه. مبنی بر ضم.
افْتَحْ.. فعل امر صیغه 7. فاعل انت مستتر. تَفتَحُ. افتحْ.
لي.. جار مجرور متعلق به افتح
فیهِ.. جار مجرور متعلق به افتح
أبْوٰابَ.. مفعول به افتح. منصوب. جمع مکسر.
اَللّـٰهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّي مِنْ بَرَکٰاتِهِ، وَسَهِّلْ سَبیلي إلىٰ خَیْرٰاتِهِ، وَلاٰ تَحْرِمْني قَبُولَ حَسَنٰاتِهِ، یٰا هٰادِیاً إلَى الْحَقِّ الْمُبینِ.
خدایا در این ماه بهره ام را از برکاتش فراوان گردان، و راهم را به نیکى هایش آسان کن، و از پذیرش فضایل آن محرومم مکن، اى هدایت کننده به سوى حقیقت آشکار
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی مفرد معرفه. مبنی بر ضم.
وَفِّرْ.. فعل امر صیغه 7. باب تفعیل. تُوَفِّرُ. وَفِّرْ. فاعل انت مستتر.
فیهِ.. جار مجرور متعلق به وفّر.
حَظّ.. مفعول به منصوب
اَللّـٰهُمَّ نَبِّهْني فیهِ لِبَرَکٰاتِ أسْحٰارِهِ، وَنَوِّرْ فیهِ قَلْبي بِضِیٰآءِ أنْوٰارِهِ، وَخُذْ بِکُلِّ أعْضٰآئي إلَى اتِّبٰاعِ اٰثٰارِهِ، بِنُورِكَ یٰا مُنَوِّرَ قُلـُوبِ الْعٰارِفینَ.
خدایا در این ماه مرا به برکت سحرهاى آن آگاه کن، و دلم را با روشنایى انوار آن نورانى گردان، و تمام اعضا و جوارحم را به پیروى از آثار آن سوق ده، به نورانیّت اى روشنایى بخش دلهاى عارفان
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی مفرد معرفه. مبنی بر ضم.
نَبِّهْني.. فعل امر صیغه 7. از باب تفعیل. تُنَبِّه.نَبّه. فاعل انت مستتر. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به.
دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان:
اَللّـٰهُمَّ اهْدِني فیهِ لِصٰالِحِ الْأَعْمٰالِ، وَاقْضِ لي فیهِ الْحَوٰآئِجَ وَالْأٰمٰالَ، یٰا مَنْ لاٰ یَحْتٰاجُ إلَى التَّفْسیرِ وَالسُّؤٰالِ، یٰا عٰالِماً بِمٰا في صُدُورِ الْعٰالَمینَ، [صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّٰاهِرینِ].
خدایا در این ماه مرا به سوى کارهاى نیک و شایسته هدایت کن، و خواسته ها و آرزوهایم را برآور، اى که به توضیح و سؤال نیاز ندارى، اى دانا به آنچه در سینه هاى جهانیان است [بر محمد و خاندان پاکش درود فرست]
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی معرفه مفرد مبنی بر ضم.
اهْدِني.. فعل امر. هدی. فاعل انت مستتر. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به.
فیهِ.. جار مجرور متعلق به اهد
لِصٰالِحِ.. جار مجرور متعلق به اهد
اَللّـٰهُمَّ وَفِّقْني فیهِ لِمُوٰافَقَةِ الْأَبْرٰارِ، وَجَنِّبْني فیهِ مُرٰافَقَةَ الْأَشْرٰارِ، وَآوِني فیهِ بِرَحْمَتِكَ إلىٰ دٰارِ الْقَـرٰارِ، بِإلـٰهِیَّتِكَ یٰا اِلـٰهَ الْعٰالَمینَ.
خدایا در این ماه مرا بر همراهى نیکان موفّق بدار، و از رفاقت با بدکاران دور بدار، و به رحمتت، در آخرت پناهم ده، به خداوندی ات اى معبود جهانیان.
اَللّـٰهُمَّ.. یا اللهُ منادی معرفه مفرد. مبنی بر ضم.
وَفِّقْني.. فعل امر صیغه 7 از باب تفعیل. فاعل انت مستتر. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به.
فیهِ… جار مجرور متعلق به وفقنی
لِمُوٰافَقَةِ.. جار مجرور متعلق به وفقنی. مصدر باب مفاعله.
الْأَبْرٰارِ.. مضاف الیه. اضافه لفظی
اَللّـٰهُمَّ ارْزُقْني فیهِ طٰاعَةَ الْخٰاشِعینَ، وَاشْرَحْ فیهِ صَدْري بِإنٰابَةِ الْمُخْبِتینَ، بِأمٰانِك یٰا أمٰانَ الْخٰآئِفینَ.
خدایا در این ماه اطاعتى همانند فروتنان را روزیم کن، و با توبهی خاضعانه سینه ام را گشاده دار، به ایمنیت اى ایمنى بخش ترسیـدگان.
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی معرفه مفرد. مبنی بر ضم.
ارْزُقْني.. فعل امر صیغه 7 فاعل انت مستتر. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به
فیهِ.. جارو مجرور متعلق به ارزقنی.
طٰاعَةَ.. مفعول به منصوب دوم ارزق. اسم مصدر.
الْخٰاشِعینَ.. مضاف الیه مجرور به یاء. اسم فاعل. اضافه معنوی ملکیه.
وَ.. عاطفه
اشْرَحْ.. عطف به ارزق. فعل امر صیغه 7 فاعل انت مستتر.
فیهِ.. جارو مجرور متعلق به اشرح
صَدْري.. مفعول به منصوب اشرح.
بِإنٰابَةِ.. جارو مجرور متعلق به اشرح.
الْمُخْبِتینَ.. مضاف الیه. مجرور به یاء. اسم فاعل.از باب افعال اضافه معنوی ملکیه
بِأمٰانِ.. جارو مجرور متعلق به ارزق
ك.. مضاف الیه. ضمیر متصل مجروری.
یٰا..حرف ندا.
أمٰانَ..منادی مضاف منصوب.
الْخٰآئِفینَ…مصاف الیه. مجرور به یاء. اسم فاعل. جمع مذکر سالم
پ.ن: هدیه به محضر مبارک امام حسن مجتبی علیه السلام صلوات.
اَللّـٰهُمَّ لاٰ تُؤٰاخِذْني فیهِ بِالْعَثَرٰاتِ، وَأَقْلِنِي فیهِ مِنَ الْخَطٰایٰا وَالْهَفَوٰاتِ، وَلاٰ تَجْعَلْني فیهِ غَرَضاً لِلْبَلاٰیٰا وَالْأٰفٰاتِ، بِعِزَّتِكَ یٰا عِزَّ الْمُسْلِمینَ.
خدایا در این ماه مرا بر لغزش هایم مؤاخذه مکن، و از اشتباهات و لغزش هایم درگذر، و هدف بلاها و آفت ها قرارم مده به عزّتت اى عزّت مسلمانان.
أَللّـٰهُمَّ.. یا اللهُ. منادی مفرد معرفه.
لاٰ تُؤٰاخِذْني.. فعل نهی. صیغه 7. باب مفاعله. فاعل انت مستتر. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به.
فیهِ.. جارو مجرور متعلق به لا تؤاخذ
بِالْعَثَرٰاتِ.. جارو مجرور متعلق به
وَ.. عاطفه تؤاخذ. جمع مونث سالم عثره.
أَقْلِنِي.. فعل امر صیغه 7 باب افعال. أقوِل أقِول. أقیل. أقِل. بر وزن أفِل. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به.
أَللّـٰهُمَّ طَهِّرْنِي فیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذٰارِ، وَصَبِّرْني فیهِ عَلى کٰائنٰاتِ الْأَقْدٰارِ، وَوَفِّقْني فیهِ لِلتُّقىٰ وَصُحْبَةِ الْأَبْرٰارِ، بِعَوْنِكَ یٰا قُرَّةَ عَیْنِ الْمَسٰاکین.
خدایا در این ماه مرا از پلیدىها و آلودگى ها پاک گردان، و در برابر مقدّرات شکیبایم کن، و بر پرهیزگارى و همنشینى نیکان موفّقم بدار، به یاریت اى روشنى چشم نیازمندان.
أَللّـٰهُمَّ.. یا اللهُ. منادی مفرد معرفه
طَهِّرْنِي.. فعل امر صیغه 7. باب تفعیل. فاعل انت مستتر.نون وقایه. یاء متکلم. مفعول به
فیهِ.. جار مجرور متعلق به طهر
اَللّـٰهُمَّ زَیِّنّي فیهِ بِالسَّتْرِ وَالْعَفٰافِ، وَاسْتُرْني فیهِ بِلِبٰاسِ الْقُنُوعِ وَالْکَفٰافِ، وَاحْمِلْني فیهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالْإِنْصٰافِ، وَاٰمِنّي فیهِ مِنْ کُلِّ مٰا اَخٰافُ، بِعِصْمَتِكَ یٰا عِصْمَةَ الْخٰآئِفینَ.
خدایا در این ماه مرا با پوشش و عفّت زینت ده، و با لباس قناعت و کفاف بپوشان و بر رعایت عدالت و انصاف وادار کن، و از هر چه مىترسم ایمن گردان به نگهداریت اى نگهدارنده ترسیدگان.
اَللّـٰهُمَّ.. یا اللهُ. منادی مفرد معرفه
زَیِّنّي.. فعل امر صیغه 7.از باب تفعیل. تُزیِّنُ. زَینْ. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به
فیهِ.. جار مجرور متعلق به زین
بِالسَّتْرِ.. جار مجرور متعلق به زین
وَ.. عاطفه
اللّـٰهُمَّ حَبِّبْ اِلَيَّ فیهِ الْإِحْسٰانَ، وَکَرِّهْ اِلَيَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیٰانَ، وحَرِّمْ عَلَيَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرٰانَ، بِعَوْنِكَ یٰا غِیٰاثَ الْمُسْتَغیثینَ.
خدایا در این ماه شوق احسان و نیکى را در دلم قرار ده، و میل به فسق و نافرمانى را از من دور کن و خشم و دوزخت را بر من حرام گردان، به یاریت اى فریادرس فریادرس خواهان.
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی مفرد معرفه مبنی بر ضم.
حَبِّبْ.. فعل امر از باب تفعیل. صیغه 7. تُحَبِّبُ. حبِّبْ. فاعل انت مستتر
اِلَيَّ.. جار مجرور متعلق به حبب.
فیهِ.. جار مجرور متعلق به حبب
الْإِحْسٰانَ.. مفعول به منصوب. ال ماهیت.
وَ.. عاطفه
اللّـٰهُمَّ اجْعَلْني فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْكَ، وَاجْعَلْني فیهِ مِنَ الْفٰآئِزینَ لَدَیْكَ، وَاجْعَلْني فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیْك، بِاِحْسٰانِكَ یٰا غٰایَةَ الطّٰالِبینَ.
خدایا در این ماه مرا از توکّل کنندگان بر خودت و از رستگاران در نزدت و از مقرّبان درگاهت قرار ده، به نیکى و احسانت اى نهایت آرزوى طلب کنندگان
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ. منادی معرفه مفرد. مبنی بر ضم.
اجْعَلْني.. فعل امر صیغه 7 فاعل انت مستتر. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به
فیهِ.. جار مجرور متعلق به اجعل. مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ.. جارو مجرور متعلق به اجعل. اسم فاعل از باب تفعُّل. جمع مذکر سالم
1.ال موصول الذین یتوکلون علیک. 2. ال استغراق افراد. 3. ال ماهیت
اللّـٰهُمَّ اجْعَلْ لي فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِكَ الْوٰاسِعَةِ، وَاهْدِني فیهِ لِبَرٰاهینِكَ السّٰاطِعَةِ، وَخُذْ بِنٰاصِیَتى إلىٰ مَرْضٰاتِكَ الْجٰامِعَةِ، بِمَحَبَّتِكَ یٰا أمَلَ الْمُشْتٰاقینَ.
خدایا در این ماه بهره اى از رحمت وسیعت برایم قرار ده و با دلایل روشنت هدایتم کن و به سوى خشنودى فراگیر خود ببر به محبّتت اى آرزوى مشتاقان.
اَللّهُمَّ..یا اللهُ منادی مفرد معرفه. مبنی بر ضم.
اجْعَلْ.. فعل امر صیغه 7 فاعل انت مستتر.
لي.. جار مجرور متعلق به اجعل
فیهِ.. جارو مجرور متعلق به اجعل
نَصیباً.. مفعول به منصوب
مِنْ رَحْمَتِ.. جار مجرور متعلق به فعل محذوف. یکون. در مقام صفت است
اَللّـٰهُمَّ ارْزُقْني فیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتٰامِ، وَاِطْعٰامَ الطَّعٰامِ، وَاِفْشٰاءَ السَّلاٰمِ، وَصُحْبَةَ الْکِرٰامِ، بِطَوْلِكَ یٰا مَلْجَأ الْأٰمِلینَ.
خدایا در این ماه مهربانى بر یتیمان و خوراندن طعام و گستراندن سلام و همنشینى بزرگان را روزیم کن، به قدرتت اى پناه آرزومندان.
اَللّهُمَّ.. یا اللهُ.. منادی معرفه مفرد. مبنی بر ضم.
ارْزُقْني.. فعل امر صیغه 7.فاعل انت مستتر. نون وقایه. یاء متکلم مفعول به.
فیهِ.. جارمجرور متعلق به ارزقنی.
رَحْمَةَ… مفعول به دوم منصوب.