تعریف کلمه ای است که با برداشتن حرف جر بوسیله فعل لازم نصب داده می شود. مانند:دخلتُ الدارَ اقسام ●اسم صریح.مانند:دخلتُ الدارَ به تقدیر:دخلتُ فی الدارِ ●اسم مؤول.مانند:عجبتُ اَن یقومَ زید به تقدیر:عجبتُ من قیامِ زیدِِ انواع حذف حرف جر ●قیاسی بعد از… بیشتر »
آرشیو برای: "خرداد 1400"
تعریف اسمی که دلالت بر زمان یا مکان وقوع فعل میکند و عامل نصب آن فعل یا شبه فعلی است که در آن زمان یا مکان واقع شده است. نکته.. (ظرف)اسم دیگر همان مفعول فیه می باشد. اقسام مفعول فیه مفعول فیه بر دو قسم(زمانی و مکانی)می باشد که هر کدام از آنها به مختص و… بیشتر »
ارسال شده در 21ام خرداد, 1400 توسط یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ در تجزیه ترکیب آیه و حدیث, حدیث خونه
قال السجاد علیه السلام :إنّی لأکتُمُ مِن عِلمی جَواهِرَهُ / کَی لا یَرَی الحَقَّ ذوجَهلٍ فَیُفتِنُنا وَ قَد تَقَدَّمَنی فیهِ أبـو حَسَنٍ / إلَی الحُسَینِ وَ أوصَی قَبلَهُ الحَسَنا وَ رُبَّ جوهَرِ عِلمٍ لو أبوحُ بِـهِ / لَقیـل لی أنـتَ مِمَّن… بیشتر »
مفعول معه اسم منصوبی است که بعد از(واو)به معنای(مع)-که دلالت بر مصاحبت و همراهی دارد-قرار می گیرد تا همراهی مفعول با معمول دیگر فعل مقدم را بفهماند. مانند:سرتُ و زیداً باتفاق زید سفر کردم/به همراه زید سفر کردم شرایط نصب مفعول له: ۱-این که فضله باشد.… بیشتر »
مفعول مطلق مصدر منصوبی است که به یکی از دلایل زیر مورد استفاده قرار می گیرد : ۱_عاملش را تأکید کند. ۲_نوع عاملش را بیان کند. ۳_عدد عاملش را بیان کند. اقسام مفعول مطلق 1.تأکیدی مصدرى است که مؤكد عاملش بوده و به صورت مفرد و مجرد از اضافه،وصف و ال می… بیشتر »
مفعول له مصدر منصوبی است که علت وقوع فعل را بیان می کند. (انزل الله القرآنَ رحمةً للناس) شاهد مثال کلمه(رحمه)است. خداوند متعال قرآن را نازل کرد تا برای مردم رحمت باشد. شرایط مفعول له ۱_آنکه مصدر باشد. ۲_آنکه مفعول له با عاملش از حیث زمان متحد باشد. بیشتر »
تعریف در کتب نحوی این چنین آمده: (هو ما وقع علیه فعل الفاعل) آن چیزی است که فعل فاعل بر آن واقع می شود. مثال:ضرب زید عمراً در مثال فوق(فعل زدن)توسط(زید)بر(عمر) صورت گرفته است. اعراب و عامل مفعول به مفعول به منصوب بوده و عامل آن فعل یا شبه فعل می باشد.… بیشتر »
منصوبات ۱-فعلیه ۲-اسمیه فعلیه فعل مضارع منصوب اسمیه که شامل موارد زیر می شود: ۱-مفعول به ۲-مفعول له ۳-مفعول مطلق ۴-مفعول فیه بیشتر »
وجوه اشتراک مبتدای اسمی و وصفی 1.عامل هر دو معنوی است 2.اعراب هر دو رفع است 3.هر دو اسم مبتداء در جمله اسمیه هستند وجوه افتراق مبتدای اسمی و وصفی 1.مبتدا اسمی نیازمند خبر است بر خلاف مبتدا وصفی که با مرفوع نیز کامل می شود بیشتر »
خبر اسمی است که مجرد از عوامل لفظی بوده و به مبتدا نسبت داده می شود.مانند:(قائم)در مثال (زید قائم). اقسام خبر مفرد که خود دو قسم دارد(مشتق و جامد) جمله که شامل اسمیه و فعلیه می باشد شبه جمله که شامل ظرف و جار و مجرور می گردد خبر مفرد خبر مفرد بر دو نوع… بیشتر »
مبتدا اسمی که از عوامل لفظی مجرد بوده و خبری به آن نسبت داده شده باشد. مانند : (الله اکبر) الله مبتدا بوده و لفظ اکبر به آن نسبت داده شده است. عامل مبتدا عامل رفع مبتدا همان ابتدائیت(عامل معنوی)است. اقسام مبتدا 1.مبتدا اسمی :مبتدائی است که از عوامل لفظی… بیشتر »
نائب فاعل عبارت است از مفعولی که قائم مقام فاعل شده است،و لذا تمام احکامیکه برای فاعل ثابت است،برای نائب فاعل نیز حاصل است_مانند مرفوع و عمده بودن در کلام،عدم جواز حذف و عدم جواز تقدیم بر فعل. طریقه مجهول نمودن فعل ماضی:در ثلاثی مجرد،حرف اول را مضموم و… بیشتر »
فاعل هیچ فعلی بدون فاعل انجام نمی شود ؛بلکه حتی تصور نمی شود. بنابراین انجام هر فعلی نیازمند فاعل است. تعریف فاعل :اسمی که عامل به آن اسناد داده شده است و تحقق آن عامل به واسطه آن اسم می باشد. چنانکه در(جاء زیدُ)،زید فاعل است و جاء که عامل در زید است به… بیشتر »
مرفوعات بر دو قسم است: ۱_فعلیه که فقط شامل فعل مضارع مجرد از ناصب و جازم می شود. یَقولُ/یذهبون ۲_اسمیه که شامل موارد زیر می گردد : ۱_فاعل ۲_نائب فاعل ۳_مبتدا ۴_خبر ۵_اسم افعال ناقصه ۶_اسم افعال مقاربه ۷_اسم ما و لا شبیه به لیس ۸_خبر حروف مشبه بالفعل… بیشتر »
شهید مدافع حرم آقا نوید صفری در تاریخ 16 تیر ماه سال 1365 دراستان تهران دیده به جهان گشود. آقا نوید از نسل سوم از فرزندان حضرت روح الله (ره) بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب راهی سفر عشق سوریه شدند و به مقام شهادت نائل شدند . آقا نوید متاهل و تازه… بیشتر »
ندا یکی دیگر از خصوصیات اسم این است که می تواند منادَی واقع شود و با ادات نداء خوانده می شود. (همانطور که در آینده روشن خواهد شد،منادی در معنا مفعول می باشد و بدیهی است که مفعول باید اسم باشد و فعل نمی تواند مفعول واقع شود)؛مانند《یا اللهُ》 تمام آنچه ذکر… بیشتر »
تصغیر یکی دیگر از خصوصیات اسم این است که می توان آن را مصغر کرد.به این صورت که اول آن را ضمه داد و به ما قبل آخر آن یاء تصغیر را اضافه کرد ؛مانند :《رَجُل》 که تصغیرش 《رُجَیل》است. تصغیر برای اغراضی چون تحقیر و تلطیف و تَرَحُّم به کار می رود. تصغیر از… بیشتر »
نعت یکی دیگر از خصوصیات اسم نعت یا وصف است.به عبارت دیگر،یکی از ویژگی های اسم این است که می تواند وصف یا موصوف واقع شود. توصیف یک رابطه ی تقییدی و توضیحی است که بین دو چیز واقع شود و دو رکن دارد : ۱_منعوت یا موصوف ؛کلمه ای که با کلمه یا جمله توصیف می… بیشتر »
جمع یکی دیگر از ویژگی های اسم جمع است ؛حال چه جمع مذکر سالم مانند :《مُسلِمُونَ》،《مُؤمِنِینَ》و《مؤ منون》و چه جمع مؤنث سالم مانند :《مُسلِمات》و《مُؤمنات》و《شَهَواتِ》در سخن امام علی علیه السلام 《مَنِ اشتاقَ إلى الجَنَّةِ سَلا عن الشَهَواتِ ؛هر که مشتاق بهشت… بیشتر »
تثنیه یکی دیگر از ویژگی های اسم،امکان تثنیه آن است ؛مانند 《رجُل》در این سخن امام علی علیه السلام《هَلَکَ فیَّ رَجُلانِ مُحِبٌ غَالٍ وَ مُبغِضٌ قالٍ ؛دو گروه در مورد من از صراط مستقیم خارج شده و در ورطه ی هلاکت داخل شده اند :محب افراطی که در مورد من غلو می… بیشتر »
تنوین یکی دیگر از ویژگی های اسم الحاق نون تنوین به آخر آن است. تنوین،نون ساکنه ای است که نوشته نمی شود ؛اما در تلفظ خوانده می شود و بنابر یک دیدگاه دارای پنج قسم است. پنج قسم تنوین به طور خلاصه عبارتند از : ۱_تنوین تمکُّن صرفی ؛مانند :تنوین《زیدٌ》و《رجلٌ》 بیشتر »
جر یکی دیگر از خصوصیات اسم این است که می تواند مجرور واقع شود و این اعراب از ویژگی هاو علائم اسم است.بنابراین فعل و حرف نمی توانند مجرور شوند. دلیل عامل جرّ_طبق عقیده مشهور_از دو حال خارج نیست : ۱_یا اضافه است :مانند :《غُلامُ زیدٍ》و《صَدرُ العاقِلِ》که… بیشتر »
دخول لام تعریف ام تعریف یا به تعبیری 《ال》تعریف،در کلام عرب اقسام متفاوتی دارد که در دیگر کتب مذکور می باشد،لکن آنچه مسلّم است این است که جمیع اقسام لام تعریف،فقط بر اسم داخل می شوند و بر فعل و حرف داخل نمی شوند ؛مانند :《المَالُ مَادَّةُ… بیشتر »
اضافه در لغت به معنای اسناد است و در علم نحو عبارت است از :نسبت تقییدی بین دو اسم که اولاً،اسم اول_مضاف_به اسم دوم_مضاف إليه_مقید می شود و ثانیاً،سبب مجرور شدن اسم دوم می شود ؛مانند :《غُلامُ زَیدٍ》 اضافه دارای سه رکن است : ۱_مضاف :یعنی اسمی که مابعد… بیشتر »
اولین علامت از علائم اسم این است که هم می تواند[مخبرٌ عنه]واقع شود؛يعنى چیزی که از آن خبر داده می شود، و هم می تواند [مُخبِرٌ به]واقع شود ؛یعنی چیزی که به وسیله آن خبر داده می شود. خبر یا اخبار در علم نحو به معنای حکایت از واقعه یا جریانی است که : ۱_یا… بیشتر »
علامات اسم ۱_از آن و به وسیله آن خبر داده می شود/البخلُ عارُ ۲_مضاف و مضاف الیه واقع می شود/صدرُ العاقلِ صندوقُ سرِّهِ ۳_داخل شدن لام تعریف بر آن/المالُ مادَّه الشهواتِ ۴_مجرور می شود /قل اعوذُ بربِّ الناسِ بیشتر »
علامت های رفع علامت اصلی رفع اسم ضمه و تنوین رفع است ولی گاهی در بعضی از کلمات(الف)و در بعضی دیگر (واو)جانشین ضمه می شود که به آن ها علامت های نیابتی از ضمه در اعراب رفع می گویند. الف در مثنی :اسم مثنی اگر مرفوع شود علامت رفعش(الف)است. مسلِم.. مسلِمانِ… بیشتر »
کلمات یا معرب هستند یا مبنی. کلمات معرب،کلماتی که آخر آن ها تغییر پذیر است. کلمات مبنی،کلماتی که آخر آن ها تغییر پذیر نیست. یکی از فوائد علم نحو تشخیص کلمات مبنی و معرب از هم است.ما در ابتدا به شناخت کلمات مبنی می پردازیم؛چون تعدادشون نسبت به کلمات معرب… بیشتر »
عامل و معمول هنگام ترکیب کردن کلمات با یکدیگر بعضی از کلمات در کلمه دیگر تأثير می گذارند. در این صورت کلمه تاثیر گذارنده را (عامل)و کلمه تاثیر پذیر را(معمول)می نامند. عوامل بر دو نوعند: لفظی و معنوی عوامل لفظی خود بر سه قسمند: فعل و حرف و اسم مهمترین… بیشتر »
قال السجاد علیه السلام إنّی لأکتُمُ مِن عِلمی جَواهِرَهُ / کَی لا یَرَی الحَقَّ ذوجَهلٍ فَیُفتِنُنا وَ قَد تَقَدَّمَنی فیهِ أبـو حَسَنٍ / إلَی الحُسَینِ وَ أوصَی قَبلَهُ الحَسَنا وَ رُبَّ جوهَرِ عِلمٍ لو أبوحُ بِـهِ / لَقیـل لی أنـتَ مِمَّن… بیشتر »
وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ ـ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَیْهِمْ،لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقائِنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّالْمَعْرِفَةِ وَ… بیشتر »
چشم هایم درشت بود و سیاه.. قدِ یک قدح.. با یک بغض، پر میشد از دریا دریا.. با یک بار خالی شدن، دریا دریا جاری میشد. دلم شکست.. بغضم گرفت و مثلِ دل شکست.. هیهات از چشم هایم!! چشم هایم درشت بود.. پر آب شد.. مادر آمد.. مادر نابینا بود.. با قلبش دید، رد… بیشتر »
وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ ـ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَیْهِمْ،لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقائِنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّالْمَعْرِفَةِ وَ… بیشتر »
اللَّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَکَ أَرْجَى مِنْ عَمَلِی وَ إِنَّ رَحْمَتَکَ أَوْسَعُ مِنْ ذَنْبِی اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ ذَنْبِی عِنْدَکَ عَظِیماً فَعَفْوُکَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِی اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ أَکُنْ أَهْلاً أَنْ أَبْلُغَ رَحْمَتَکَ فَرَحْمَتُکَ… بیشتر »
امام حسین علیه السلام: طولُ التَّجارِبِ زِیادَةٌ فِی العَقلِ أعلام الدین صفحه 298 طولُ.. مبتدا. مرفوع. مفرد مذکر التَّجارِبِ.. مضاف الیه مجرور. جمع. معرفه. ج ر ب. تفاعل. مصدر. زِیادَةٌ.. خبر مرفوع فِی العَقلِ.. جار مجرور تجربه هاى طولانى، مایه فزونىِ… بیشتر »
امام رضا علیه السلام: إِنَّ اللّه یُؤَخِّرُ إِجابَةَ المُؤمِنِ شَوقا إلى دُعائِهِ وَیَقُولُ: صَوتٌ اُحِبُّ أَن أَسمَعَهُ، وَیُعَجِّلُ إجابَةَ دُعاءِ المُنافِقِ وَیَقُولُ: صَوتٌ أَکرَهُ سَماعَهُ إِنَّ… حروف مشبهه. عامل. اللّه.. اسم انّ یُؤَخِّرُ..… بیشتر »
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم: رَحِم اللّهُ عَبْداً اَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ بِالاِحْسانِ اِلَیْهِ، وَ التَّأَلُّفِ له و تَعلیمهِ و تَأْدیبِه. رَحِم.. فعل ماضی مبنی بر فتح اللّهُ.. فاعل مرفوع عَبْداً.. مفعول به منصوبن اَعانَ.. فعل ماضی ع و ن.… بیشتر »
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي فاطِمةَ وَ ابيها وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فِيهَا بِعَدَدِ مَا احَاطَ بِهِ عِلْمُك اَللَّهُمَّ.. یا اللهُ.. منادی مفرد معرفه مبنی بر ضمه. صَلِّ.. فعل امر فاعل انت مستتر. مفرد مذکر. باب تفعیل. ص ل و.… بیشتر »
پیامبر صلى الله علیه و آله : اَلضَّیفُ یَنزِلُ بِرِزقِهِ و َیَرتَحِلُ بِذُنوبِ اَهلِ البَیتِ؛ اَلضَّیفُ.. مبتدا مرفوع یَنزِلُ بِرِزقِهِ و َیَرتَحِلُ بِذُنوبِ اَهلِ الْبَیتِ.. جمله خبر محلا مرفوع. یَنزِلُ.. فعل مضارع مرفوع. بِرِزقِ..جارو مجرور متعلق به… بیشتر »
اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْى اللَّجَاجَةُ.. مبتدا. مرفوع تَسُلُّ.. فعل مضارع. الرَّأْى.. مفعول به منصوب جمله تسلُّ الرأی… خبر محلا مرفوع لجاجت، فکر و رأى انسان را از میان مى برد. حکمت 179 پ.ن. هدیه محضر امام حسن مجتبی علیه السلام صلوات بیشتر »