خدایا!!! مدت هاست گم شده ام … پیدایم کن.. بیشتر »
کلید واژه: "دلنوشته"
حسین!!! به حالت غبطه میخورم.. علمداری داشتی.. وفادار.. عشق.. و عشق و عشق بیشتر »
تو خدا شده بودی.. سلطنت روح و قلبم را در دست داشتی ابراهیمِ زمانْ لازمم.. نمیدانم این بار تبر باید بیاورد.. یا چه؟؟ شکستن خدایان سنگی کجا و در هم شکستن این پادشاهی کجا؟؟؟ شاید این بار تبر کارساز نباشد.. وای به حال من.. ابراهیم لازمم.. بیا!! بیا و در… بیشتر »
شب است و میهمانی خدا سفره ی او پهن است و حال غریبی دارم.. خیلی غریب.. چشمه ی اشکم خشک نمیشود. قلبم آرام نمیگیرد هی میسوزد هی میسوزد هی میسوزد احساس میکنم اگر هزاران هزار سال بخوابم.. باز هم خسته ام و کوفته.. کوفته ی کوفته روحم.. روحم آخ.. روحم خیلی درد… بیشتر »
گفتم ماه رحمت و اجابت است.. از خدا چه میخواهی؟؟ گفت.. میخواهم که.. تمام ِ او را در تمام ِ من.. تمام کند. بیشتر »
خدایا!!! کدامین دل را در کجای دنیا شکسته ام که این چنین دلشکسته ام؟؟؟ به قلم مهاجر بیشتر »
شب اول ماه رمضان است و من دلشکسته سلام میدهم سلام بر قلب شکسته و تنهای امیر المومنین علی علیه السلام بالای چاه سلام بر پهلوی شکسته ی حضرت زهرا سلام الله عليها پشت در سوخته سلام بر دل شکسته ی حضرت حسن علیه السلام در کوچه سلام بر کمر شکسته حضرت عشق بالای… بیشتر »
سر پست نگهبانی بودم پدر زیر چادر نگهبانی خوابش برده بود باران از کاسه ی چشمان خدا میبارید و از چشمان من هم گفتم *خدایا قربونت برم.. چرا گریه میکنی؟؟ * گفت..* من به خاطر تو گریه میکنم * گفتم..* به خاطر من؟؟ * گفت.. *فقط به خاطر خودت.. * گفتم.. *قربون… بیشتر »
اتوبوس میرفت و من هم بیرون برف باریده بود و یخ بندان صدای آهنگ ملایمی می آمد و خواننده میخواند *نیستی اما یادت اینجاست به تو من میرسم از این شب نیلوفری به تو میرسم از این راه خاکستری* بخاری اتوبوس روشن بود داخل اتوبوس داغ داغ.. دستم را روی شیشه ماشین… بیشتر »
ای بلاگردان!!! این بلای عظیم برگردان ای که همه چیز در ید قدرتت، ناچیز!!! میدانم، ناچیزتر از آنم که چیزی بخواهم، ولی یقین دارم تو بزرگ تر از آنی که من میدانم. می دهی بی منت، این منم که سویِ چشمانم، قدرت ِ دیدن ِ عظمت ِ مهربانی ات را ندارد. ای مهربانم!!!… بیشتر »
یا گوش هایم کر شده یا هیچ صدایی از این جهان ِ پر غوغا نمی آید انگار همه سکوت کرده اند برای غم نامه ای که قرار است من بگویم و زار بزنم و تو گوش دهی و دلداری دهی. یا امام عزیزم!! دنیا دیگر تحمل بودنم را ندارد، اگر نتوانم ضریح و حرمت را ببینم. هر سال زیارت… بیشتر »
شب قدر است و من زار زار می گریم. می گریم برای قدر هایی که قدر ندانستم. ای صاحب ِ قدر، رحمی کن بر من. بیشتر »
بسم الله العزیز دلم کمی عاقبت به خیری می خواهد. به حال آسمان و ستاره ها و خورشید و..غبطه می خورم. غبطه می خورم؛ چرا که در مسیر عاقبت به خیری هستند. ستاره ها چشمک زنان خیر افشانی می کنند، آسمان دارد بر سر ابر های عاقبت به خیرش دست ِ نوازش می کشد،… بیشتر »
آخرین شبِ ماه شعبان است و من در گوشه ی دنجی در حال خواندن مناجات عشق هستم. مناجات میخوانم و اشک می ریزم. اشک می ریزم و به او می گویم: ای ماه نورم داری می روی؟؟می روی و این دل تنگم را تنها می گذاری؟؟؟ و او هم لبخندی تحویلم می دهد، غمگین است از رفتن… بیشتر »
سلام من کسی هستم که من لی غیرُک ام.. تو هم الهی و ربّی هستی. چقدر خوشحالم.. مرا دریاب..این جا منتظرم… بیشتر »