شب است و میهمانی خدا سفره ی او پهن است و حال غریبی دارم.. خیلی غریب.. چشمه ی اشکم خشک نمیشود. قلبم آرام نمیگیرد هی میسوزد هی میسوزد هی میسوزد احساس میکنم اگر هزاران هزار سال بخوابم.. باز هم خسته ام و کوفته.. کوفته ی کوفته روحم.. روحم آخ.. روحم خیلی درد… بیشتر »
کلید واژه: "دلسوخته"
مرا محتاج رحم این و آن کردی، ملالی نیست تو هم محتاج خواهی شد، جهان دار مکافات است… بیشتر »
برای خانه ی سوخته، باز، شاید بشود خانه ای بنا کرد. دل سوخته را بگو چه کنیم؟ آتش بدون دود / جلد هفتم - نادر ابراهیمی بیشتر »