ما را مثل عقرب بار آورده اند؛مثل عقرب! ما مردم صبح که سر از بالین ورمی داریم تا شب که سر مرگمان را می گذاریم، مدام همدیگر را می گزیم. بخیلیم؛بخیل! خوشمان می آید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم؛ خوشمان می آید که دیگران را خوار و فلج ببینیم. اگر دیگری یک… بیشتر »
آرشیو برای: "فروردین 1402, 02"
پدرم که درگذشت سه ماهِ تمام بی اختیار، زار می زدم، بر فرد از دست رفته، بر پدری که دلش از چوبی که می تراشید نرم تر بود اشک می ریختم. ولی بخصوص گریه ام از آن رو بود که به او نگفته بودم دوستش دارم، روزی که اشک هایم را پاک میکردم، آدمی دیگر شده بودم، نمی… بیشتر »
اگر هزاران نفر دوستت داشتند من یکی از آن ها بودم اگر یک نفر دوستت داشت من او بودم اگر هیچ کس دوستت نداشت من مرده ام نامه هایی به میلنا اثر فرانتس کافکا بیشتر »