گفت: در می زنند مهمان است گفت: آیا صدای سلمان است؟ این صدا، نه صدای طوفان است مزن این خانه مسلمان است مادرم رفت پشت در،اما گفت: آرام ما خدا داریم ما کجا کار با شما داریم و اگر روضهای به پا داریم پدرم رفته ما عزا داریم پشت در سوخت بال و پر، اما آسمان را… بیشتر »
آرشیو برای: "دی 1400"
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیه السَّلام إِیَّاکَ وَ خَصْلَتَیْنِ فَفیهِما هَلَکَ مَنْ هَلَکَ إِیَّاکَ أَنْ تُفْتِیَ النَّاسَ بِرَأْیِکَ أَوْ تَدِینَ بِمَا لَا تَعْلَمُ. أصول الکافی / ترجمه مصطفوى،… بیشتر »
باز آمدم چون عید نو، تا قفل و زندان بشکنم وین چرخ مردمخوار را چنگال و دندان بشکنم هفت اختر بی آب را، کین خاکیان را میخورند.. هم آب بر آتش زنم، هم بادهاشان بشکنم. باغ ها را چراغان کنید، بوی انار، مشامِ پرستوها را دیگر نمیگزد. زاغکی، زیر سر و بن خزیده… بیشتر »