تعریف حرف نفی است و بر سر جمله اسمیه داخل می شود.مبتدا را به عنوان اسم خود نصب و خبر را به عنوان خبر خود رفع می دهد.مانند: لا فقرَ اشدُّ من الجهل نکته.. لای نفی جنس با عنوان لا(تبرئة)نیز استعمال می شود. بیشتر »
آرشیو برای: "شهریور 1400"
چندین نظر هست در این مورد: 1. به این خاطر که انگور تنها میوه ای هست که هیچ دور ریزی ندارد و از همه بخش های آن از درخت انگور بگیر، از برگ های آن، از غوره آن و خود انگور و حتی وقتی که مانده می شود و تبدیل به کشمش می شود، همه اش مورد استفاده قرار می گیرد و… بیشتر »
تعریف افعالی هستند که بر جمله اسمیه داخل شده و مبتدا را به عنوان اسم خود رفع و خبر را به عنوان خبر خود نصب می دهد. مانند:یکادُ البرقُ یخطفُ ابصارَهم اقسام و معانی ۱-افعالی که بر نزدیکی وقوع خبر بر اسم دلالت می کنند. (کاد-اَوشَکَ-کَرُبَ) بیشتر »
تعریف حروفی هستند که بر جمله اسمیه داخل شده و مبتدا را به عنوان اسم خود نصب و خبر را به عنوان خبر خود رفع می دهند.مانند:اِنَّ علیاً امامُ. تعداد و معانی حروف مشبهة بالفعل ۶ عدد هستند: ●إنَّ و أنَّ:این دو حرف به جهت تاکید مضمون جمله به کار می روند.مانند:… بیشتر »
تعریف افعالی هستند که بر سر جمله اسمیه داخل شده،مبتدا را به عنوان اسم خود رفع و خبر را به عنوان خبر خود نصب می دهند. افعال ناقصه عبارت اند از: کان صار اصبح اضحی امسی ظلّ بات لیس مازال مابرح ما انفک مافتی مادام معانی افعال ناقصه ●کان:بر ثبوت خبر برای اسم… بیشتر »
تعریف کلماتی هستند که بر جمله اسمیه داخل شده و اعراب دو رکن آن را نسخ کرده و معنای جدیدی در جمله ایجاد میکنند. عمل نواسخ ۱-لفظی:نسخ اعراب مبتدا و خبر و ایجاد اعراب جدید در آن. ۲-معنوی:ایجاد معنای جدید در جمله اسمیه. بیشتر »
تعریف اضافه اسناد دادن اسمی به اسم دیگر که موجب می شود اسم دوم(مضاف الیه)دائما مجرور باشد.مثال: اسناد(نصر)به(الله)در عبارت-نصر اللهِ ارکان اضافه ۱-مضاف:اسم مقدمی است که به اسم ما بعدش ضمیمه گشته و با توجه به نقشش در کلام اعراب میپذیرد.مثال: یوم در قول… بیشتر »
تعریف مجرور به حرف جر کلمه ای است که به واسطه حرف جر ملفوظ،چیزی به آن نسبت داده شده باشد. حروف جر حروف جر به اعتبار کیفیت مجرور بر دو قسم تقسیم می شوند: ۱-حروف جر عامه،که هم بر سر اسماء ظاهر و هم بر سر ضمیر می آیند.… بیشتر »
تعریف اسمی است که بعد از ادات نداء واقع می شود و به وسیله آن ادات به سوی متکلم متوجه می شود. اداة نداء اداة نداء قریب(:أ/أي) اداة نداء بعید:(آ/أیا/آي/هیا) مشترک بین قریب و بعید:(یا) اشکال منادی و اعراب ۱-مفرد معرفه(اسمی که مضاف یا شبه مضاف… بیشتر »
امام صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ قالَ بَعدَ صَلوةِ الْفَجْرِ و بَعدَ صَلوةِ الظُّهرِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و اَلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُمْ لَمْ یَمُتْ حَتّی یُدْرِکَ الْقَائِمَ مِن اَلِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم؛هر کس پس از… بیشتر »
امام حسین علیه السلام: «اَلْخُلْقُ الْحَسَنُ عِبَادَةٌ وَ الصّمْتُ زَیْنٌ». «خوشخویى، عبادت است و سکوت، زینت». (تاریخ الیعقوبى، ج 2 ص264 ) اَلْخُلْقُ.. مبتدا مرفوع الْحَسَنُ.. صفت برای الخلق. مرفوع عِبَادَةٌ.. خبر مرفوع وَ.. واو عاطفه. غیر عامل… بیشتر »