عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیه السَّلام إِیَّاکَ وَ خَصْلَتَیْنِ فَفیهِما هَلَکَ مَنْ هَلَکَ إِیَّاکَ أَنْ تُفْتِیَ النَّاسَ بِرَأْیِکَ أَوْ تَدِینَ بِمَا لَا تَعْلَمُ. أصول الکافی / ترجمه مصطفوى،… بیشتر »
کلید واژه: "علم نحو"
تعریف حرف نفی است و بر سر جمله اسمیه داخل می شود.مبتدا را به عنوان اسم خود نصب و خبر را به عنوان خبر خود رفع می دهد.مانند: لا فقرَ اشدُّ من الجهل نکته.. لای نفی جنس با عنوان لا(تبرئة)نیز استعمال می شود. بیشتر »
تعریف افعالی هستند که بر جمله اسمیه داخل شده و مبتدا را به عنوان اسم خود رفع و خبر را به عنوان خبر خود نصب می دهد. مانند:یکادُ البرقُ یخطفُ ابصارَهم اقسام و معانی ۱-افعالی که بر نزدیکی وقوع خبر بر اسم دلالت می کنند. (کاد-اَوشَکَ-کَرُبَ) بیشتر »
تعریف افعالی هستند که بر سر جمله اسمیه داخل شده،مبتدا را به عنوان اسم خود رفع و خبر را به عنوان خبر خود نصب می دهند. افعال ناقصه عبارت اند از: کان صار اصبح اضحی امسی ظلّ بات لیس مازال مابرح ما انفک مافتی مادام معانی افعال ناقصه ●کان:بر ثبوت خبر برای اسم… بیشتر »
تعریف اضافه اسناد دادن اسمی به اسم دیگر که موجب می شود اسم دوم(مضاف الیه)دائما مجرور باشد.مثال: اسناد(نصر)به(الله)در عبارت-نصر اللهِ ارکان اضافه ۱-مضاف:اسم مقدمی است که به اسم ما بعدش ضمیمه گشته و با توجه به نقشش در کلام اعراب میپذیرد.مثال: یوم در قول… بیشتر »
اسم هاى معرب اگر در سه جايگاه زير قرار گيرند مبنى مى شوند: 1.اسم لاى نفى جنس(مبنى بر فتح) لا اكراهَ فى الدين 2.مناداى نكره مقصوده(مبنى بر ضم) يا رجلُ 3.مناداى علم(مبنى بر ضم) يا علىُّ بیشتر »
مفعول معه اسم منصوبی است که بعد از(واو)به معنای(مع)-که دلالت بر مصاحبت و همراهی دارد-قرار می گیرد تا همراهی مفعول با معمول دیگر فعل مقدم را بفهماند. مانند:سرتُ و زیداً باتفاق زید سفر کردم/به همراه زید سفر کردم شرایط نصب مفعول له: ۱-این که فضله باشد.… بیشتر »
منصوبات ۱-فعلیه ۲-اسمیه فعلیه فعل مضارع منصوب اسمیه که شامل موارد زیر می شود: ۱-مفعول به ۲-مفعول له ۳-مفعول مطلق ۴-مفعول فیه بیشتر »
وجوه اشتراک مبتدای اسمی و وصفی 1.عامل هر دو معنوی است 2.اعراب هر دو رفع است 3.هر دو اسم مبتداء در جمله اسمیه هستند وجوه افتراق مبتدای اسمی و وصفی 1.مبتدا اسمی نیازمند خبر است بر خلاف مبتدا وصفی که با مرفوع نیز کامل می شود بیشتر »
خبر اسمی است که مجرد از عوامل لفظی بوده و به مبتدا نسبت داده می شود.مانند:(قائم)در مثال (زید قائم). اقسام خبر مفرد که خود دو قسم دارد(مشتق و جامد) جمله که شامل اسمیه و فعلیه می باشد شبه جمله که شامل ظرف و جار و مجرور می گردد خبر مفرد خبر مفرد بر دو نوع… بیشتر »
نائب فاعل عبارت است از مفعولی که قائم مقام فاعل شده است،و لذا تمام احکامیکه برای فاعل ثابت است،برای نائب فاعل نیز حاصل است_مانند مرفوع و عمده بودن در کلام،عدم جواز حذف و عدم جواز تقدیم بر فعل. طریقه مجهول نمودن فعل ماضی:در ثلاثی مجرد،حرف اول را مضموم و… بیشتر »
ندا یکی دیگر از خصوصیات اسم این است که می تواند منادَی واقع شود و با ادات نداء خوانده می شود. (همانطور که در آینده روشن خواهد شد،منادی در معنا مفعول می باشد و بدیهی است که مفعول باید اسم باشد و فعل نمی تواند مفعول واقع شود)؛مانند《یا اللهُ》 تمام آنچه ذکر… بیشتر »
تصغیر یکی دیگر از خصوصیات اسم این است که می توان آن را مصغر کرد.به این صورت که اول آن را ضمه داد و به ما قبل آخر آن یاء تصغیر را اضافه کرد ؛مانند :《رَجُل》 که تصغیرش 《رُجَیل》است. تصغیر برای اغراضی چون تحقیر و تلطیف و تَرَحُّم به کار می رود. تصغیر از… بیشتر »
نعت یکی دیگر از خصوصیات اسم نعت یا وصف است.به عبارت دیگر،یکی از ویژگی های اسم این است که می تواند وصف یا موصوف واقع شود. توصیف یک رابطه ی تقییدی و توضیحی است که بین دو چیز واقع شود و دو رکن دارد : ۱_منعوت یا موصوف ؛کلمه ای که با کلمه یا جمله توصیف می… بیشتر »
جمع یکی دیگر از ویژگی های اسم جمع است ؛حال چه جمع مذکر سالم مانند :《مُسلِمُونَ》،《مُؤمِنِینَ》و《مؤ منون》و چه جمع مؤنث سالم مانند :《مُسلِمات》و《مُؤمنات》و《شَهَواتِ》در سخن امام علی علیه السلام 《مَنِ اشتاقَ إلى الجَنَّةِ سَلا عن الشَهَواتِ ؛هر که مشتاق بهشت… بیشتر »
تثنیه یکی دیگر از ویژگی های اسم،امکان تثنیه آن است ؛مانند 《رجُل》در این سخن امام علی علیه السلام《هَلَکَ فیَّ رَجُلانِ مُحِبٌ غَالٍ وَ مُبغِضٌ قالٍ ؛دو گروه در مورد من از صراط مستقیم خارج شده و در ورطه ی هلاکت داخل شده اند :محب افراطی که در مورد من غلو می… بیشتر »
تنوین یکی دیگر از ویژگی های اسم الحاق نون تنوین به آخر آن است. تنوین،نون ساکنه ای است که نوشته نمی شود ؛اما در تلفظ خوانده می شود و بنابر یک دیدگاه دارای پنج قسم است. پنج قسم تنوین به طور خلاصه عبارتند از : ۱_تنوین تمکُّن صرفی ؛مانند :تنوین《زیدٌ》و《رجلٌ》 بیشتر »
جر یکی دیگر از خصوصیات اسم این است که می تواند مجرور واقع شود و این اعراب از ویژگی هاو علائم اسم است.بنابراین فعل و حرف نمی توانند مجرور شوند. دلیل عامل جرّ_طبق عقیده مشهور_از دو حال خارج نیست : ۱_یا اضافه است :مانند :《غُلامُ زیدٍ》و《صَدرُ العاقِلِ》که… بیشتر »
دخول لام تعریف ام تعریف یا به تعبیری 《ال》تعریف،در کلام عرب اقسام متفاوتی دارد که در دیگر کتب مذکور می باشد،لکن آنچه مسلّم است این است که جمیع اقسام لام تعریف،فقط بر اسم داخل می شوند و بر فعل و حرف داخل نمی شوند ؛مانند :《المَالُ مَادَّةُ… بیشتر »
اضافه در لغت به معنای اسناد است و در علم نحو عبارت است از :نسبت تقییدی بین دو اسم که اولاً،اسم اول_مضاف_به اسم دوم_مضاف إليه_مقید می شود و ثانیاً،سبب مجرور شدن اسم دوم می شود ؛مانند :《غُلامُ زَیدٍ》 اضافه دارای سه رکن است : ۱_مضاف :یعنی اسمی که مابعد… بیشتر »
اولین علامت از علائم اسم این است که هم می تواند[مخبرٌ عنه]واقع شود؛يعنى چیزی که از آن خبر داده می شود، و هم می تواند [مُخبِرٌ به]واقع شود ؛یعنی چیزی که به وسیله آن خبر داده می شود. خبر یا اخبار در علم نحو به معنای حکایت از واقعه یا جریانی است که : ۱_یا… بیشتر »
علامات اسم ۱_از آن و به وسیله آن خبر داده می شود/البخلُ عارُ ۲_مضاف و مضاف الیه واقع می شود/صدرُ العاقلِ صندوقُ سرِّهِ ۳_داخل شدن لام تعریف بر آن/المالُ مادَّه الشهواتِ ۴_مجرور می شود /قل اعوذُ بربِّ الناسِ بیشتر »
علامت های رفع علامت اصلی رفع اسم ضمه و تنوین رفع است ولی گاهی در بعضی از کلمات(الف)و در بعضی دیگر (واو)جانشین ضمه می شود که به آن ها علامت های نیابتی از ضمه در اعراب رفع می گویند. الف در مثنی :اسم مثنی اگر مرفوع شود علامت رفعش(الف)است. مسلِم.. مسلِمانِ… بیشتر »
کلمات یا معرب هستند یا مبنی. کلمات معرب،کلماتی که آخر آن ها تغییر پذیر است. کلمات مبنی،کلماتی که آخر آن ها تغییر پذیر نیست. یکی از فوائد علم نحو تشخیص کلمات مبنی و معرب از هم است.ما در ابتدا به شناخت کلمات مبنی می پردازیم؛چون تعدادشون نسبت به کلمات معرب… بیشتر »
عامل و معمول هنگام ترکیب کردن کلمات با یکدیگر بعضی از کلمات در کلمه دیگر تأثير می گذارند. در این صورت کلمه تاثیر گذارنده را (عامل)و کلمه تاثیر پذیر را(معمول)می نامند. عوامل بر دو نوعند: لفظی و معنوی عوامل لفظی خود بر سه قسمند: فعل و حرف و اسم مهمترین… بیشتر »