کاربرد های مختلف حرف (فاء) در زبان عربی:
۱.فاء حرف عطف: دو نوع است عطف مفرد بر مفرد، مانند: جاء خالدُ فسعیدُ. جاء خالد: فعل و فاعل _ فسعید: فاء حرف عطف ( سعید) معطوف بر (خالد) و معطوف بر مرفوع و مرفوع.
۲. عطف جمله بر جمله، مثل: جاء خالد فجلس معنا .
جاء خالد: جمله ابتدائیة لا محل لها من الاعراب.
فجلس معنا: معطوف به فاء بر جمله ابتدائیة لا محل لها من الاعراب.
۲. (الفاء) سببیة.
هر فاء اى كه ماقبلش دلیلی برای ما بعدش باشد. مثل: ( حفظ الولد درسه فنجح).حفظ دلیل و سببی برای کلمه نجح می باشد.
۳. ( الفاء) رابطة لجواب الشرط
فاء اى است كه عمل نمی کند زمانی که در جواب شرط واقع شود و جواب شرط:
۱. جمله اسمیه باشد: ( إن تدرس فأنت ناجح)
٢. جمله فعليه اى كه داراى فعل جامد است، باشد:( إن تدرس فعسى أن تنجح)
۳. جمله فعلیه ای که دارای فعلی باشد که دلالت بر طلب کند: ( إذا لعبت فلا تكثر) .
٤. جمل اى كه در صدر کلام ( ب ما) باشد: إن تحفظ درسك فما أنت براسب.
٥. جمله ای که صدر جمله لن باشد: إن تكذب فلن يصدقك الناس.
٦. جمله اى که صدر ان به قد باشد: إن يسرق فقد سرق أخ له من قبل.
٧. جمله اى كه صدر ان به ( س) باشد؛ إن جئتني فسأكرمك .
٨. جمله اى كه صدر ان به سوف باشد.
٩. جمله اى كه صدر ان به( إنما) باشد : إن نخطئ فإنما خلقنا بشرا .
١٠ جمله اى كه صدر ان ب ( إن) باشد: إن زرت المدرسة فإن وجدتها مغلقة فارجع.
٣- (الفاء) رابطة لجواب أما: أما انا فمسافر و أما انت فمقيم.
أما حرف شرط و تفصيل.
أنا: مبتدأ.
فمسافر: الفاء واقعة في جواب ( أما) ( مسافر) خبر للمبتدأ.
٤- (الفاء) استئنافية:
فاء اى است که عطف مابعدش بر ماقبلش صحیح نیست : زیرا جمله ای که مابعد فاء خبری باشد نمی تواند بر جمله ای که مابعدش إنشائی باشد عطف شود.
مانند: سافر أستاذنا فليته لم يفعل
جمله ( سافر أستاذنا) ابتدائية است لا محل لها من الإعراب.
الفاء: استئنافية.
جمله ( ليته لم يفعل ) جملة استئنافية لا محل لها من الإعراب.
٥- (الفاء) تزيينية.
فاء تزيينيه فاء اى است كه بر كلمه( قط) وارد مى شود و عملى انجام نمى دهد.
مثال: نمت ساعة فقط.
نمت: فعل و فاعل
ساعة : ظرف زمان.
فقط: الفاء تزيينية. قط ظرف زمان مبنى بر ضم در محل نصب متعلق به فعل محذوف:( لم أنم قط)
نكته مهم: اين فاء در واقع همان فاء عاطفه است اما جمله اى که معطوف بر ان شده حذف شده است در تقدیر اینچنین بوده است: ( نمت ساعة فلم أنم بعد ذلك قط) پس جمله( لم أنم بعد ذلك ) حذف شده است و فاء اى که در صدر جمله باقی مانده است به ( قط) متصل شده است و ( قط) هم ظرفی است که از جمله باقی مانده است.
همچنین این فاء در کلمه ( صاعداً) هم وجود دارد.
مانند: واحد، اثنان، ثلاثة، اربعة، فصاعداً.
اي( فذهب العدد صاعداً).