قلبم کاروانسرایی قدیمی است. من نبودم که این کاروانسرا بود. پیاش را من نکندم، بنایش را من بالا نبردم، دیوارش را من نچیدم. من که آمدم، او ساخته بود و پرداخته. ودیدم که هزار حجره دارد و ازهر حجره قندیلی آویزان، که روشن بود و میسوخت، از روغنی که نامش عشق… بیشتر »
کلید واژه: "خیانت"
دیدی دلم شکست دیدی این بلور درخشان عمر من بازیچه بود دیدی چه بی صدا دل پر آرزوی من از دست کودکی که ندانست قدر آن افتاد بر زمین دیدی دلم شکست این چهار چیز را در زندگی ات نشکن اعتماد ، قول ، رابطه ، قلب را زیرا وقتی اینها می شکنند صدا ندارند ولی درد… بیشتر »
هر چه انسان شریف تر و نجیب تر باشد، حساس تر است و از خیانت دیگران بیشتر رنج می برد چون خود را مستحق خیانت نمی بیند و انتظار ندارد دیگران با او کاری کنند که او با دیگران نکرده است. سه تفنگدار الکساندر دوما بیشتر »
دلش شکسته بود.. و داشت طعم تلخ جدایی را میچشید و رنج می برد اما او نمیدانست.. تمام بالغ شدن ها و پخته شدن ها از یک جدایی شروع میشود جدا شدن از یک عشق جدا شدن از یک امنیت جدا شدن از یک قدرت جدا شدن از یک وابستگی جدا شدن از هر چیزی که فکر می کنیم بدون آن… بیشتر »
ستاره ی سهیل از قبرستان برگشت، با کلی ناراحتی آمد کنارم نشست، از او پرسیدم چه شده??گفت امروز کسی مرا ستاره ی سهیل نامیده، گفتم: خب ستاره ی سهیل که خوب است چه اشکال دارد؟؟ گفت: اگر داستان آن را بدانی هیچ وقت دوست نداری ستاره ی سهیل باشی. گفتم خب داستانش… بیشتر »