دلتنگی
هر جا خواستی سفر کنی، دلتنگی را با خودت ببر.
در کنج آلاچیق.. در حرم عشق.. در یکی از گوشه های شش گوشه… در زیر درخت انتظار.
هر جا رفتی او را ببر. آخر دلتنگی یعنی کن فیکون، دلتنگی گاهی باعث گشادی دل می شود.
گاهی او کن فیکون می کند.
دلتنگ که می شوی برای رهایی از آن، به حبل المتین متوسل می شوی و او برایت کن فیکون می کند، کاری می کند کارستان.
و او خوب گوش می کند ببیند دلِ تنگت چه می خواهد.
و فقط کافی است او به حرف های دلت گوش دهد، آن دل به وسعت دنیا گشاد می شود..
دلتنگی یعنی عشق. دلتنگی باید باشد؛ چرا که آدم اگر از عشق خالی شود، از دنیا خالی می شود… و دنیا هم از او.
نظر از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو]
سلام حدیث جان..
دقیقا برا همون جایی که آدم زجر میکشه..دلگشاست
ممنونم
برا شما هم مبارک
ان شاء الله عاقبت به خیر بشید
نظر از: حدیثـ [عضو]
سلااام پاک و منزه جان..
می دونی دلتنگی اینجا ها قشنگه.. حتی تو زندگی روزمره وقتی دلتنگ میشی می نشینی و یکی یکی خاطراتش را مرور می کنی و می خندی به تمام خاطرات…
اما یه جاهایی زجر می شه.. دست دراز می کنی برای به دست آوردنش ولی به دست نمیاد..اونجاستـ که کوله بار بغض میشه یار همیشه همرات..
زیبا می نویسی ، قلمت نویسا..
ماه رمضان مبارک!
التماس دعا :)))
فرم در حال بارگذاری ...