تجزیه ترکیب حدیث یادآوری نعمت
حضرت امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه به نقل از حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم نقل کردند هر کس صبح کند و چهار نعمت را یاد نکند می ترسم که نعمت خداوند از او زایل گردد :
اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ و لَم یَترُکنی عَمیانَ القَلبِ ، اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّة مُحَمَّدٍ
صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ ، اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدَیهِ وَ لَم یَجعَل رِزقی فی اَیدی النّاسِ ،
اَلحَمدُ لُلّهِ الَّذی سَتَرَ ذُنوبی و عُیوبی فَلَم یَفضَحنی بَینَ الخَلایِقِ.
مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی
اَلحَمدُ : مبتدا و مرفوع
لِلّهِ : جار و مجرور متعلق به یکون محذوف/ خبر الحمدُ محلا مرفوع
الَّذی : اسم موصول/ صفت ؟چون پس از اسم معرفه (الله) آمده است/جمله بعد از آن صله
بوده و محلی از اعراب نداشته و مانند جمله معمولی ترکیب می شود.
عَرَّفَ : فعل ماضی و فاعل مستتر هو و مبنیی : مفعول به و محلا منصوب
نَفسَ : مفعول به دوم و منصوب به اعراب ظاهری
هُ : مضاف الیه و محلا مجرور
و لَم یَترُک : با واو عطف جمله صله برای الَّذی/فعل مجزوم به لم و اعراب ساکن
ی : مفعول به و محلا منصوب
عَمیانَ : حال و منصوب
القَلبِ : مضاف الیه و مجرور؟ (سوال : عمیان القلب صفت و موصوف نمی شود ؟ به معنی کوردل)
اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی : مانند بالا
جَعَلَ : فعل ماضی و محلا مرفوع
ی : مفعول به ومحلا منصوب
مِن اُمَّة : جار و مجرور متعلق به فعل جَعَلَ
مُحَمَّدٍ : مضاف الیه و مجرور به اعراب ظاهری
صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ : جمله معترضه دعایی محلی از اعراب ندارد.
{صلی : فعل و مرفوع، الله : فاعل و مرفوع، علیه : جار و مجرور متعلق به صلّی، آلِ : با واو عطف مجرور به حرف جر، هِ : مضاف الیه و محلا ؟ مجرور}
اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ : دربالا ذکر شد.
رِزق : مفعول به و منصوب (سوال : نوع اعراب اینجا بواسطه اتصال به ی چگونه است ؟ظاهری که نیست و ایضا محلی…)
ی : مضاف الیه و محلا مجرور
فی یَدَی : جار و مجرور متعلق به جَعَلَ
ه : مضاف الیه و مجرور
لَم یَجعَل : فعل مضارع و مجزوم به لم(جمله صله با واو عطف برای الَّذی)
فی اَیدی : جار و مجرور متعلق به لَم یَجعَل
النّاسِ : مضاف الیه و مجرور
اَلحَمدُ لُلّهِ الَّذی : مانند بالا
سَتَرَ : فعل ماضی و محلا مرفوع
ذُنوب : مفعول به و منصوب
ی : مضاف الیه و محلا مجرور
عُیوبی : با واو عطف مانند ذُنوبی
فَ : حرف غیر عامل مبنی بر فتح
لَم یَفضَح : فعل مضارع مجزوم
ی : مفعول به و محلا منصوب
بَینَ : ظرف مکان و منصوب و از اسماء دائم الاضافه متعلق به( لم یفضَح )
الخَلایِقِ : مضاف الیه و مجرور
ستایش برای خداوندی است که خودش را به من شناساند و مرا کوردل وامگذارد.
ستایش برای خداوندی است که مرا از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم قرار داد.
ستایش برای خداوندی است که روزیم را در دو دست خودش (اختیار خودش)قرار داد و روزیم را در دستان مردم قرار نداد.
ستایش برای خداوندی است که گناهان و عیوب مرا بپوشاند و در بین مردمان مرا رسوا و مفتضح ننمود.
فرم در حال بارگذاری ...