ارسال شده در 2ام دی, 1399 توسط یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ در به قلم خودم
خیلی شلوغ بود همه داشتند گریه میکردند او هم مات و متحیر داشت بقیه را نگاه میکرد از مادرش پرسید” آقاجون کجا رفته؟؟ چرا همه دارند گریه میکنن؟؟” گفت: “آقاجون رفته بهشت، پیش ِ خدا” تعجبش بیشتر شد با خود گفت “اگه آقاجون رفته… بیشتر »