مبحث تمییز
تعریف
اسم نکره ایست که منصوب بوده و ابهام از ذات یا نسبت ما قبلش را برطرف می کند.
اقسام تمییز
۱-تمییز ذات:تمییزی است که رفع ابهام از ذات شیء می کند.مانند:
(لبستُ قباءاً صوفاً)
در این جمله چون جنس قباء معلوم نیست با آمدن(صوفا)جنس قباء معلوم می شود.یعنی پوشیدم قبائی را که از جنس پشم بود.
بنابراین(صوفا)تمییز ذات است زیرا رفع ابهام ذات نموده است.
(طاب زید نفساً)
پاکیزه شد زید از جهت نفس.در اینجا(نفسا)رفع ابهام از نسبت نموده،زیرا نسبت پاکیزه شدن به زید مبهم است و معلوم نیست از چه جهت پاکیزه شده است.
عامل تمییز
۱-تمییز ذات:هر گاه تمییز ذات باشد،عامل در تمییز خود ذات است،مثلا در جمله(عندی رطل زیتاً)،عامل رطل می باشد.زیرا رطل در طلب اسمِ بعد،به اسم فاعل شباهت می رساند.
۲-تمییز نسبت:هر گاه تمییز نسبت باشد،عامل در تمییز همان مسند(یعنی فعل و شبه فعل)می باشد.مثلا در(طاب زید نفسا)،عامل نفسا،فعل طاب می باشد.
برخی از مواضع استعمال تمییز ذات
1.عدد(۱۱تا۹۰)،مانند:انَّ عدة الشهورِ عندَ الله اثنا عَشَرَ شهراً
2.مقدار(کیل-وزن-مساحت)،مانند:اشتریتُ مدّاً قمحاً/اشتریتُ رطلاً سمناً
3.بعضی از کنایات مانند کم:کم کتاباً اشتریتُ
نکته..جایز است تمییز(وزن/کیل/مساحت)به صورت مجرور به اضافه و یا مجرور به من باشد.مانند:
اشتریتُ رطلَ سمنِِ
اشتریتُ رطلً من سمنِِ
انواع تمییز نسبت
الف. محول،که خود بر سه قسم است:
۱-محول از فاعل:و اشتعل الراسُ شیباً
۲-محول از مفعول:و فجرنا الارضَ عیوناً
۳-محول از مبتدا مضاف:انا اکثرُ منک مالاً و اعزُّ نفراً
ب. غیر محول:و کفی بالله شهیدا
تفاوت های حال و تمییز که در تشخیص حال و تمییز از یکدیگر کاربرد دارد:
۱-حال می تواند به صورت جمله،ظرف و جار و مجرور بیاید ولی تمییز فقط به صورت اسم می آید.
مثال حال جمله:بعثه و الناسُ ضلال فی حیرة.
مثال حال ظرف:رایت الهلال بین السحاب.
مثال حال جار و مجرور:فخرج علی قومه فی زینته.
۲-حال می تواند متعدد باشد بر خلاف تمییز.
۳-حال مبین هیئات ولی تمییز مبین ذات و نسبت می باشد.
۴-حال غالبا مشتق و تمییز جامد است.
۵-گاهی معنای کلام بر حال متوقف است بر خلاف تمییز.مانند:لا تمش فی الارض مرحاً/لا تقربوا الصلاة و انتم سکاری.
۶-حال می تواند موکد عامل خود باشد بر خلاف تمییز که چنین نیست.مانند:فتبسم ضاحکاً
فرم در حال بارگذاری ...