مادرم
این روز ها برایم سخت می گذرد، ایام فاطمیه است و من در دل دو غم دارم، یکی از آن ها را با شما مشترک هستم، غم ِ مادر ِ پهلو شکسته، خوب می دانم شما هم با این غم آشنایی دارید، خوب مادری بود، خوب مادری کرد.
دلم غم دیگری دارد برای مادرم، او مریض است، وقتی می بینم که دارد درد می کشد، به یاد ِ مادر ِ پهلو شکسته می افتم و غصه ام چندین برابر میشود، وقتی می بینم که درد می کشد و گریه می کند و من کاری از دستم بر نمی آید بیشتر غصه می خورم.
مادربه تنهایی، دنیایی است برای خودش…الان مادر هست ؛ ولی وقتی به این فکر می کنم که روزی نباشد، به یاد عزیزان زهرا می افتم، چه مادری را از دست دادند!!! حتی آسمان باید خون می بارید از این مصیبت، حتما خون باریده است.
مادرم خواب است و من بیدار…می خواهم دعا کنم آخر شنیده ام میگویند دعا اثر دارد …اول از همه برای نگرانی ِ مادر ِ پهلو شکسته که برای مهدی اش دارد..خدایا او را برسان…. دوم برای همه مریض ها..خدایا همه مریض ها را شفای عاجل مرحمت بفرما.. التماس دعای فراوان..
فرم در حال بارگذاری ...