جان ِ پیامبر
بسم الله.
دو دست بالا رفته است، سمت ِ خدا. آن جا را ببین!! چقدر دست ها نورانی هستند، یکی از یکی نورانی تر، آن یکی فکر میکنم دست ِ خدا باشد. آری، دست ِ خداست، دارد کسی را معرفی می کند. به به پیامبر دست ِ جان ِ خود را بالا گرفته است، علی جان ِ پیامبر است، علی ذکر ِ لب ِ عیسی ابن ِ مریم است. به به علی امیر المومنین شده است. جبرئیل خودش گفت، خودش به پیامبر گفت: امیرالمؤمنین برای ِ علی است، امیرالمومنین باید بر سر ِ اسم ِ مولایی بیاید که با لام ِ تخصیص زینت داده شده است. به تازگی آن جا فرشتگان صف بسته اند و ذکر ِ لبشان این است: السلام علیک یا امیر المومنین علی علیه السلام.
و امیر به خاطر ِ این لقب، نه اصلا به خاطر لطف و توجه ِ خاص ِ محبوبش(خدای ِمتعال)، قند در دلش آب میکنند، چه حسی است، حس ِ زیبای ِ مورد ِ توجه ِ محبوب ِ خود واقع شدن، محبوبی که هیچ مثل و مانندی ندارد. علی مولا و امیر میشود، امام و رهبر میشود.
نگاه کن!! بهترین لحظات را شاهد باش و بهترین لحظات، آن لحظه ای است که حضرت زهرای مرضیه، مونس و همدم ِ مولا دست در دست مولا مینهد و با امامش بیعت میکند. پیامبر بالای منبر است و دارد از فضائل علی می گوید، کسانی آن پایین دارند شلوغی و همهمه میکنند، فکر میکنم نقشه ی شومی در سر دارند. کسی از آن ها میپرسد چرا همهمه میکنید?? و آن ها جواب میدهند: هیس یواش تر ما میخواهیم صدای ِ او به همه ی اهل ِ کاروان نرسد؛ ولی زهی خیال ِ باطل، آن ها نمیدانند که صدای ِ رسول الله به اهل ِ کاروان که هیچ، به تمام ِ اهل ِ زمین میرسد، آن ها نمی دانند که این سخنان، خواست ِ خداست که به زبان ِ محمد جاری شده است؛ چرا که علی انتخاب ِ خداست.
فرم در حال بارگذاری ...
سلام ……….جالب است ….خدا قوت .. ….http://maedeh.kowsarblog.ir/