ارسال شده در 27ام آبان, 1399 توسط یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ در پاراگراف طلایی
گفت: کسی دوستم ندارد! میدانی این چقدر سخت است… تو برای دوستداشتن بود که جهان را ساختی… خدا هیچ نگفت. گفت: به پاهایم نگاه کن! چقدر چشمها را آزار میدهم آدمهایت از من میترسند مرا می کُشَند! برای اینکه زشتم؛ زشتی، جُرم من است!! خدا هیچ… بیشتر »