دوستش دارم
او دارد می آید، صدای قدم هایش را می شنوی؟؟ بویش را دارم احساس می کنم.دوستش دارم، پاییز را می گویم. آنجا را ببین!! کم کم درختان دارند نارنجی پوش می شوند. بهار، تابستان، پاییز، زمستان..
تابستان دارد می رود و جایش را به پاییز می دهد، نوبتی هم که باشد، نوبت ِ پاییز است. او خرامان خرامان می آید و دلربایی می کند از درختان، آن ها را با یک نگاه مجذوب ِ خود می کند. آن ها عاشق پاییز می شوند، از عشق نزار می شوند و رنگ رخسارشان از سبزی و طراوت به زرد و نارنجی و قرمز تبدیل می شود و آن ها عاشقانه با پاییز سر می کنند. آن ها عاشق پاییز اند؛ چرا که پشت ِ پای ِ او، باران ِ رحمت ِ الهی می آید.
پاییز معلم درختان است، او به درختان درس افتادگی می دهد، درس صبر پیشگی، درس امید، به آن ها می گوید در دوران ِ بی برگی صبر پیشه کنید و نا امید نشوید؛ چرا که او می آید، باران ِ رحمت ِ الهی می آید و دوباره سرسبز می شوید و سربلند می کنید.
الان همگی در فصل ِ پاییز به سر می بریم، بادهای فتنه و آشوب می آید، ما را می لرزاند؛ ولی ما ریشه ای قوی داریم، پا برجا و منتظر می مانیم، او که بیاید همه ی ما را از چشمه های زلال و پاک عدالت سیراب می کند.
او خواهد آمد..
سلام علیکم
چه توصیف دل انگیزی بود از پاییز دوست داشتنی بود
احسنت
پاسخ از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو]
سلام علیکم
ممنونم.
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو]
روز مباهله، روز عزت و افتخار شیعه مبارک باد!
http://narjes-s3.kowsarblog.ir/
فرم در حال بارگذاری ...