باران رحمت
ای عزیز تر از جانم! ببار باران، ببار باران رحمتت را..
باران ببار که خشکی حاصل از گناه تمام وجودمان را فرا گرفته است و سربازان امام زمان(عج)، خوب می دانند که این(ببار) گفتنم، نه از باب امر است؛ بلکه از باب دعای این حقیر است…و خودت هم خوب می دانی..
خدای خوب من، ای بزرگوار و رحیم، ما را سیراب کن و از این خشکی نجاتمان بده….
ای مهربانم، مگر این جسم نحیف چقدر تحمل دارد؟؟؟باران ببار…
بارانی ببار، درشت دانه، تند ریز و پرشتاب و همچنین پیوسته، بارانی ببار که از برکت آن ثمر دهم و ثمر من، گل های زیبا و رنگارنگ باشد؛؛ چرا که ثمره ی من در حال حاضر بیشترش علف هرز است…
بارانی از ابرهای رحمت و مهربانی، از ابرهایی که عاقبتشان به خیر است و راهی برای نجاتمان باشد.
به فرشتگان فرمان بده تا باریدن را شروع کنند؛؛ چرا که من منتظرم،مدت هاست منتظرم، منتظر رحمت بی پایانت.
ای خوب من، تلاش خود را میکنم که بعد از باریدن، ریشه ی دوستی ام را محکم کنم؛ چرا که اگر ریشه محکم شود، عاقبت، به خیر می شود..
چه بسا بعضی با این باران احیا شوند …
چه بسا کسانی که گناه کمرشان را شکسته است، با این باران قامت راست کنند و چه بسا پیوند و دوستی ای از جنس نور با تو شروع کنند…
چه بسا کسانی که تازه محبتشان ریشه دوانده است، با این باران ریشه اش محکم تر شود…
چه بسا نیکان که دل هاشان پر از نور است و با این باران، نور از آن لبریز شود…
و چه زیبا و دیدنی است لحظه ای که نور از دلی لبریز شود.
و من دهان دلم آب می افتد با دیدن این نور لبریز و همچنان شکمم را صابون میزنم و منتظر روزی خواهم ماند که لبریز از نور شوم.
ان شاء الله لبریز از نور باشید..
التماس دعا…
فرم در حال بارگذاری ...