افعال ناقصه
تعریف
افعالی هستند که بر سر جمله اسمیه داخل شده،مبتدا را به عنوان اسم خود رفع و خبر را به عنوان خبر خود نصب می دهند.
افعال ناقصه عبارت اند از:
کان صار اصبح اضحی امسی ظلّ بات لیس مازال مابرح ما انفک مافتی مادام
معانی افعال ناقصه
●کان:بر ثبوت خبر برای اسم در زمان گذشته دلالت میکند،همانطور که مضارعش بر ثبوت خبر برای اسم در زمان حال یا آینده و امرش در زمان آینده دلالت می کند.مانند:
کنتَ من المفسدین(تو از فساد کنندگان بودی)یومَ تکونُ السماءُ کالمهلِ(روزی که آسمان چون فلز گداخته می شود)
کونوا انصارالله(یاران خدا باشید)
البته این نکته هم ذکر شده که استمرار کان در هر سه زمان پایدار است.مانند:
کان اللهُ علیماً/ابا و استکبر و کانَ من الکافرین
●صار:بر انتقال دلالت می کند،یعنی می فهماند ثبوت خبر بر اسم،حالتی جدید است.مانند:الجبنُ داء و الجوزُ داء فاذا اجتمعا معاً صارا دواءً(پنیر مرض است و گردو مرض است؛پس هنگامی که با هم جمع شوند دارو می شوند)
●اصبح:بر ثبوت خبر بر اسم در صبح دلالت می کند.مانند:اصبح مجید مریضاً(مجید در صبح مریض بود)
●امسی:بر ثبوت خبر بر اسم در شب دلالت می کند.مانند:امسی حمید تالیَ القرآنِ(حمید در شب تلاوت کننده قرآن بود)
●اضحی:بر ثبوت خبر بر اسم در ظهر دلالت می کند.مانند:اضحی الرضیعُ عطشاناً(کودک شیر خوار در ظهر تشنه بود)
●ظل:بر ثبوت خبر بر اسم در طول روز دلالت می کند.مانند:ظل سعید حلیماً(سعید در طول روز بردبار بود)
●بات:بر ثبوت خبر بر اسم در طول شب دلالت می کند.مانند:باتَ علی متهجِّداً(علی در طول شب نماز می خواند)
●ما زال-ما برح-ما فتئ-ما انفک:بر ثبوت خبر بر اسم و استمرار خبر برای اسم دلالت میکنند.البته این استمرار زمانی آغاز می شود که اسم،قابلیت پذیرش آن خبر را داشته باشد.مانند:ما زال جبرئیلُ یوصینی بالجارِ حتَّی ظننتُ اَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُ.
(همیشه جبرئیل مرا به همسایه توصیه می کرد تا آنجا که گمان کردم همسایه از همسایه ارث می برد)
نکته.. ما در این چهار مورد نافیه می باشد.
●ما دام:با اسم و خبرش کلامی تام نیست بلکه معنای ظرفی دارد و قبل از آن یک کلام تام می آید.مانند:المومنُ مُعَقِّب ما دامَ علی وضوءِِ(مومن در تسبیح است مادامی که وضوء دارد)
توضیح مطلب
حکم قبل از ما دام:در تسبیح بودن
مدت استمرار این حکم:تا زمانی که مومن وضو دارد.
اسم ما دام:هو مستتر و خبر آن:علی وضو
●لیس:برای نفی مضمون جمله به کار می رود.مانند:لستَ مومناً(تو مومن نیستی)
خصائص کان
●هر گاه مضارع کان مجزوم گردد می توان نون مضارع را حذف نمود.به شرط آن که:
۱-مضارع مجزوم به سکون باشد نه به حذف.
۲-مضارع به ضمیر منصوب متصل نباشد.
۳-بعد از نون ساکن نباشد.
مانند:لم اکُ بَغیاً
●گاه کان با اسمش بعد از(ان و لو)شرطیه حذف می گردد و خبر باقی می ماند.
جواز دخول باء بر سر خبر لیس:
أ لیس اللهُ باحکمِ الحاکمین
گاهی اوقات این افعال تامه بوده و فقط به مرفوع خود اکتفا می کنند.مانند:
الی اللهِ تَصیرُ الامورُ
افعال ناقصه بر سه قسم اند:
۱-افعالی که قابلیت تصرف کامل را دارند که شامل:(کان-اصبح-اضحی-امسی-ظل-بات-صار)می گردد.
۲-افعالی که قابلیت تصرف ناقص دارند،یعنی فقط به ماضی و مضارع و اسم فاعل صرف می شوند که شامل:(ما زال-ما انفک-ما برح-ما فتئ)می گردد.
۳-افعالی که فقط به صورت ماضی صرف می شوند که شامل:(ما دام و لیس)می گردد.
فرم در حال بارگذاری ...