چه شوقی دارم امشب.. خدا پشت ِ در ایستاده.. دنبال ِ زنگ ِ واحد ِ ما میگردد.. با این که گفته بودم واحد ِ یک، اما؛ دوست دارم اشتباهی همه ی زنگ ها را بزند.. همسایه ها همه بیرون بیایند و خدا اسم ِ مرا رو به تک تک ِ پنجره ها تکرار کند و فردا صبح، هر که پرسید… بیشتر »