یک سحر مانده به آخر ارسال شده در 31ام فروردین, 1402 توسط یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ در به قلم خودم, کتابخانه یک سحر مانده به آخر میهمانیمیترسم..از نخواستن.. از طرد شدن.. از بی تو بودن.. میترسم..مرا بخر..مرا ببر..تا باور کنم یحب التوابین بودنت را.. فرم در حال بارگذاری ... این بخش تنها می تواند توسط جاوا اسکریپت نمایش داده شود. فید نظر برای این مطلب