شهیدان سجادیان
یاد پدر و ۴ فرزندش ؛ شهیدان سید حمزه سجادیان سید داوود سجادیان سید کاظم سجادیان سید ابوالقاسم سجادیان سید کریم سجادیان بخیر
مادر شهیدان می گفت ؛ پدر شهدا، کشاورز و باغبان بود؛ گندم، جو، سیبزمینی آلوچه و … میکاشت. من هم برای لحافدوزی و … میرفتم تا زندگی بچرخد. حاج آقا خیلی به حساب و کتاب خمس و زکات حساس بود. بعد از شهادتش جعبهای از کاغذهای این محاسبات مانده بود. حاج آقا از قبل ازدواج اهل نمازشب بود. گاهی فکر میکردم نکند بچهها نماز یا روزهای به گردنشان مانده باشد و با این حساب برایشان نمازقضا میخواندم. مادر می گفت ؛ هیچ انتظاری از کسی ندارم! مگر شهید دادهام که چیزی بخواهم؟ هیچ انتظاری ندارم. حتی توقع احترام بیشتر هم ندارم.” بعد از شهادت 4 پسرم، یکی از مسئولین دفتر حضرت امام به حاج آقا گفت “شما 4 پسرت را دادهای، چه میخواهی به شما بدهیم؟” حاج آقا گفته بود “من طلبی از انقلاب ندارم…"میروم به رزمندهها روحیه بدهم پدر آنقدر به اموال دیگران حساس بود که حتی به بچهها میگفت به باغ و درختهای مردم نگاه نکنید، که مبادا هوس کنید آنها را بچینید. بعد از شهادت برادرها هرچه به پدر گفتیم که جبهه نرود، قبول نکرد. گفتیم تو زانو درد داری، معدهات مشکل دارد، تازه 4 پسرت را هم از دست داهای؛ میگفت “میروم به رزمندهها روحیه بدهم.”
شادی روحشان صلوات
فرم در حال بارگذاری ...