جشن ِ قرآن
درس اولشان جشن قرآن بود. مدیر به بچه ها گفته بود که شیرینی بیاورند، و کتاب ِ قرآن شان را تزییین کنند.جلسه ی بعد که رفتم نه کسی کتابش را تزیین کرده بود و نه شیرینی آورده بودند، فقط یکی از بچه ها سه تا آبنبات آورده بود. جلسه ی بعد دیگر نه منتظر بچه ها ماندم که چیزی بیاورند و نه از کسی انتظار کمک داشتم.
با پول توجیبی ِ خودم راهی بازار شدم، ۱۵ تا کاغذ رنگی، چسب، سه مشت ذرت(اندازه دقیقش را نمیدانم) ۱۹ تا شکلات( به اندازه ی وسعم) خریدم. با کاغذ رنگی ها پاپیون درست کردم، ذرت ها را پفکی کردم، بسته بندی کردم و روی هر بسته یک شکلات گذاشتم. میخواستم خوشحالشان کنم.
رفتم مدرسه، یک دیس متوسط از سرایدار گرفتم، ذرت ها را داخل دیس گذاشتم، رفتم سر ِ کلاس، گفتم بچه ها امروز جشن داریم، صدا نکنید تا خبرتون کنم، بندگان ِ خدا، از خوشحالی جیکشان درنیامد. دو سه تا از بچه ها گفتن خاله ما هم شیرینی آوردیم، شیرینی ها را گرفتم ریختم داخل بشقاب، چند تا بادکنک هم از مدیر گرفتم، از بچه ها خواستم که بادکنک ها را پر کنند از نفس های ِمعصومشان، کتاب های قرآن را با پاپیون ها تزیین کردم.
با بچه ها راهی ِ نمازخانه شدیم، جشن را آنجا برگزار کردیم، ۱۷نفر بیشتر نبودند. یکی از بچه ها داوطلبانه آمد و قرآن خواند، برای ِ بچه ها کمی در مورد کتاب ِ قرآن گفتم، شعری در مورد ِ قرآن گذاشتم و از بچه ها خواستم سه انگشتی دست بزنند. خیلی خوشحال بودند بچه های کلاس سوم، ورزش داشتند، معلم ورزش شان نیامده بود، صدای ِ ما را که از حیاط شنیده بودند، دو نفر ، دو نفر آمدند پیش ِ ما، خلاصه، با این که جشن ِ ساده ای داشتیم ولی خیلی به من و بچه ها خوش گذشت.
آهنگ جشن قرآن
نظر از: MIMSHIN [عضو]
پاسخ از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو]
سسلام علیکم..ممنونم
ان شاء الله عاقبت به خیر بشید
نظر از: Mim.Es [عضو]
پاسخ از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو]
سلام علیکم..ممنونم.از حضورتون..
ان شاء الله عاقبت به خیر بشید
فرم در حال بارگذاری ...