منصوب بنزع خافض
تعریف
کلمه ای است که با برداشتن حرف جر بوسیله فعل لازم نصب داده می شود.
مانند:دخلتُ الدارَ
اقسام
●اسم صریح.مانند:دخلتُ الدارَ
به تقدیر:دخلتُ فی الدارِ
●اسم مؤول.مانند:عجبتُ اَن یقومَ زید
به تقدیر:عجبتُ من قیامِ زیدِِ
انواع حذف حرف جر
●قیاسی
بعد از کلمه(اَنَّ).مانند:عجبتُ اَنَّ زیداً قائم
به تقدیر:عجبتُ من اَنَّ زیداً قائم
●سماعی
آنکه غیر از دو مورد بالا باشد،در این صورت به مثالهای عرب اکتفاء می شود،مانند:ذهبتُ الشّامَ.
نظر از: مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار [عضو]
موفق باشید
فرم در حال بارگذاری ...